مستند "ملازمان حرم" که از شبکه افق پخش می شودخیلی مستند غریبی است...

می گویم غریب چون واژه غربت برایم دردناک است...کلمه غربت برای من در برگیرنده  تمام احساسات تلخ و غصه ها و گریه ها و ترس هاست...

وقتی همسران شهید از خاطراتشان میگویند و از زیبایی های لحظات با هم بودنشان،بغضم میگیرد و میبارم و میبارم و میبارم.....برای آدمهای وابسته ای چون من دیدن این صحنه ها دردناک است... من ناله میکنم و اشک می ریزم و همسر و فرزند شهید آرامند... و چه آرامشی...

وابسته ام که این است حال و روزم ...وابسته ام و هزار چیز دیگر...

خدا خوب میداند گلهایش  را از کجا و از کدام باغ بچیند...گل های گلخانه ای  تاب حوادث بیرون را ندارند و دورشان حفاظ است و مرز و محدوده...باغ اما آفریده شده تا سخاوتمند باشد و بی حصار و هر لحظه و هر فصلش رستن است و زیبایی...گلهای باغ ،چیدنشان لذت بخشتر است...

"شهدای حرم" چاپ جدیدی است از کتاب پر تیراژ شهادت...جستجو کنید شهدای مدافع حرم،تا ببینید عکسهایی را که خوش آب و رنگ اند و خندان و جوان...اما از جنس 30 سال پیشند...با همان لباس های خاکی و همان سادگی و همان خنده های دلنشین...

و شهادت ...شهادت...شهادت عشقی است موروثی...جاری در رگ پدران و سینه ی مادران...

*احساس میکنم بغضم آنگونه که باید برای شهدا باز نشده...چند روزی در خلوت خود می خزم و مرثیه ای می سرایم برای شهدای این دوران...بلکه لیاقتی شد و بغضم اینبار صادقانه و بی هیچ غم غربتی باز شود و ببارد...