ئه اینجارو....
+
۱۳۹۶/۳/۸ | ۱۵:۳۳ | تبارک منصوری
مردم! یادتان می آید!؟
یادتان می آید نویسنده این وبلاگ را؟
راستش را بخواهید حافظه من نیز دچار مشکل شده و چیز زیادی بخاطر نمی آورم، ( عاقاااا 70 وبلاگ بروز شده با حداقل هر کدام ده، پانزده پست خوانده نشده !!! نه نه نه، من چیزی یادم نمی آید!)
لیکن، اگر از حق خود مبنی بر خوانده شدن پستهای اخیر وبلاگتان توسط منِ دنبال کننده بگذرید،به برگشتن حافظه ام کمک شایانی میکنید.ماه رمضان است و ماه گذشت و حصول ثواب و تمرین خوبی هاست! میدانم که فرصت را از دست نمیدهید و در انصراف از یارانه تا...چیز، انصراف و گذشتن از حقتان از یکدیگر پیشی میگیرید! و السابقون السابقون! علی برکه الله.. ببینم چه میکنید!
حالا دور از شوخی، در ماه رمضان کمی گزیده کارتر شوید!.نگران افت قند و فشار و غش و ضعفتان هستم! -_-
رمضان کریم
سلام؛ بله من اینجا و صاحبش را به یاد دارم! :)
طاعاتتان قبول!
از ما که حقی بر عهدهی هیچیک از دوستان نیست، قطعاً آنچه خواندهاید هم لطف شما بوده است.
سلام خانم منصوری
ماه رمضونتون به خوبی و خوشی پیش بره ایشالله
هوای اهواز خوب شد؟
این دختره ی چند پست پایین تر چه گلای قشنگی دستشه.
ایشالله روزی که آقا بیاد همه مون بغل بغل از اون گلا رو ببریم پیشواز
کار دیگه ای که بلد نیستیم:)
کافر همه را به کیش خود پندارد
شرمنده پستو نخوندم
کلا از نت متنفر شدم و هی روز به روز بیشتر میشه.
گاهی هم میام برای اینه که از قافله تمدن بشری عقب نمونم و جایی بحث شد بگم بله ما هم وبلاگ داریم و شبگیر نشده و به روز میشه!ّ
دیگه اینکه با کمال خجالت و شرمساری من اسم وبتون و اسم نویسنده ش از ذهنم رفته بود.[شکلک عرق شرم روی پیشونی] حافظه که نیست. گور به گور بشه.
فقط یادم بود یه دختر اهوازی، قشنگ می نوشت و نقاش هم بود. کلی کار الکی دیگه هم بلد بود.
کلمه ی صبح بارون خورده از تیتر دوم وبش تو ذهنم بود همونو سرچ کردم تو گوگل، دوباره پیداش کردم.
خلاصه ما رو عفو بفرمایید:)
شرمنده.
یا علی
تا بعد!
ببخشید اینجا رو من قبلا می خوندم؟!
گذرم خورد اینجا، دیدم انگار آشناس...! شما منو می شناسید؟
راستی این ابرها چقدر خنگن! :)
با پست الله یا دیره هلی این بلاگ رو دیدم