بعد از یکسال و شیش ماه واقعا نمی‌دونم از کجا شروع کنم و از چی بگم! 

چجوری تونستم اینهمه وقت طاقت بیارم دوری از فضای وبلاگ‌نویسی و نوشتن رو؟؟؟

دیروز اتفاقی در حین وبگردی هام، به ماهنامه جیم برخوردم.دیدم آآآآآ من یه زمانی اینجا عضو بودم و می نوشتم! نوشته هام رو یه دور خوندم .دیدم آآآآآآآمن یه زمانی می نوشتم اصلا!!!😁 

بعد از خوندن اون نوشته ها سری به بیان و وبلاگهای دوست و همسایه زدم...چه خاطرات و حس و حال قشنگ و شیرینی برام زنده شد...ولی اکثر بچه ها رفته بودن!! چقدر غمگین شدم...فضای وبلاگستان غریب تر از همیشه شده...چرا آخه؟؟؟⁦☹️⁩

ای بابا سلام نکردم که! سلام به همه شما عزیزان...همه اونایی که هنوز مینویسید و فعلا هستید و منو دلگرم میکنید به نوشتن دوباره...اونایی هم که رفتن قهر قهر تا روز قیامت!

دعا کنید فقط امیرعلی جان رشته افکار و نوشتار منو با قان قانش پاره نکنه و از روش رد نشه و روش بپر بپر نکنه ،تا ببینم آیا موندگارم این دفعه یا نه میرم باز یه سال دیگه برمیگردم!😁