بگذار امشب یک دل سیر طوافت کنم،

شب دهم محرم حجة الوداع من است...

 (ت.م)

 

امان از  درد غربتی که در جمع کردن خارهای صحراست امشب ...نیمه شب...تنها...دستان تو و خارهای دشت...به فردا و نبودنت می اندیشی و دست و پای کودکان و رقیه ی سه ساله ات...تنها کاری که از دستت بر می آید برای کمتر رنج کشیدن... آه...........