خدایا! تو می‌دانی که قلب من سرشار از مهر و محبت است؛ و همه‌ی مخلوقات تو را به شدت دوست می‌دارم؛ و در بعضی از حالات این دوستی به درجه‌ی عشق و پرستش می‌رسد. تو می‌دانی که احتیاج دارم که عشق بورزم و بپرستم؛ و چه‌بسا که به محبوب‌هائی تا درجه‌ی پرستش عشق ورزیده‌ام؛ اما هر وقت که عشق من به کسی و یا به چیزی به درجه‌ی عشق رسیده است، تو آن را از من گرفته‌ای تا کسی را و چیزی را به جای تو معبود خود نکنم.
ای خدای بزرگ! تو را شکر می‌کنم که (قلب مقدس مرا جایگاه خود کردی) با تجربه‌های تلخ و ضربه‌های قاطع و شکننده قلب مرا از خطرناک‌ترین گمراهی ها نجات دادی و این آتش‌کده‌ی مقدس را فقط جایگاه خود کردی.

(مناجات شهید چمران)




جهان بینی و افکار دکتر چمران ،عمیق اند و ژرف...شناگر ماهری میخواهد که نفس کم نیاورد در این دریای متلاطم...خوب شنا کند و به عمق آن برسد و گوهر کلامش را جستجو کند...باید خوب فهمیدش تا طبق فرموده امام خمینی، بتوان مانند چمران مرد...

*فیلم "چ" خیلی زیبا و دوست داشتنی است...صحنه ها و دیالوگهای ماندگار زیادی دارد...یا نه،سکانس به سکانسش زیباست و قابل تامل ...من این فیلم را هربار که می بینم لذت میبرم... سه بار تا به حال دیدمش و هر سه بار اشک ریختم و باز خواهم دید و باز هم اشک خواهم ریخت...

*سکانس ماندگار فیلم "چ": وقتی دستمال سرخها و  سربازان کرد،به روی هم اسلحه میکشند،دکتر چمران در بین آنها قرار میگیرد و با دستی که پیراهنی خونی را گرفته به بالا اشاره میکند: گوش کنید..گوش کنید...صدای اذان را هیچکدام نشنیدیم!

*سکانس ماندگار 2: صحنه ی آهسته سقوط هلیکوپتر و تلاقی نگاه سیروان و هانا...خیلی غم انگیزه و بغضم همیشه برای این سکانس شکسته...

دیالوگ ماندگار: دکتر چمران : چه تضمینی هست که اگر ما بریم شما از حمله به شهر منصرف بشین ؟ ...دکتر عنایتی :تضمین!؟  یه نگاه به دوروبرت بنداز مصطفی ! محل مذاکره قبـــــرســـــــتانه ؛ این برات مفهومی داره !؟